جمعه، فروردین ۱۱، ۱۳۸۵

پيامي به زلزله زده گان

با زلزله زدگان استان لرستان از صميم قلب ابراز همدردي ميكنم. كشته شدن مردم بيگناه را به بازمانده گان آنان تسليت ميگويم وبراي زخمي شدگان آرزوي بهبودي وسلامت دارم واميدوارم باكمك ديگران زلزله زده گان كه سرماي سخت زمستان به مصيبتشان افزوده است , هرچه زودتر سروسامان گيرند.
هر وقت كه زلزله اي در ايران رخ ميدهد مرا بياد اين ترانه غم انگيز با صداي حميرا كه حدود 35 سال پيش بمناسبت وقوع زلزله هاي شديد در چندين نقطه ايران خوانده بود مياندازد متاسفانه اين آهنگ راپيدا نكردم اما شعر آن اينگونه شروع ميشود

دارم سوالی ای خدا
ای قادر قدرت نما
وای آشنا بافکر ما
چون مینوشتی این سرنوشت ما خاکیان را
قسمت چه كردي از ملك هستي افلاكيان را
گر بود بر دوش ما بار گناهي
اشك چشم كودكان را كن نگاهي

************
پيامي بدوستان خوبم

از تشويق هاي شما دوستان بسيار سپاسگزارم واز حضور يكايك شما پوزش ميطلبم به خاطر اينكه بعلت كمي وقت مدت ايست كه كمتر مينويسم. بارها چند جمله اي تايپ ميكنم ولي ادامه آن به تعويق ميافتد وبعد از آن فكر ميكنم كه شايد موضوع كهنه شده باشد. ولي اعتراف ميكنم كه ازوقتي كه با هم وطنان خوبم از راه وبلاگ وايميل تماس دارم , دنياي ديگري دارم و وقتي مينويسم و نظرات شما را ميخوانم حس نزديكي بيشنر با شما را دارم و وقتي مدتي نمينويسم و روزهائي كه از شما ها نظر يا نامه اي دريافت نميكنم, در يك حالت نا آرامي بسر ميبرم.
مطلبي در زمينه انتخابات آماده كرده ام كه بعد از تكميل آن, آنرا خواهمم گذاشت.
همچنين بزودي پستي در باره فراگيري موسيقي اصيل ايراني وكلاس هاي موسيقي در اسرائيل براي شما مينويسم
.
از دوست عزيزي كه ديروز بطور ناشناس كامنت گذاشته بود وخواهش كرده كه آنرا پابليش نكنم خواهش ميكنم كه از طريق ايميل با من تماس بگيرد سپاسگزار خواهم شد.

دوشنبه، فروردین ۰۷، ۱۳۸۵

كورش كبير

امروز دوست عزيز بابك اسحاقي اين شعر را كه در وصف كورش كبير سروده برايم فرستاد كه با اجازه خودش آنرا برايتان ميگذارم

کورش
از دل ویرانهای تخت جمشید
از میان یادهای فرٌ جمشید
از دل خاک گوهربار نیاکان
امپراطوری بی‌همتای ایران
یک صدایی خسته اما پر وقاربانگ می‌آرد......
منم کورش .. شه و شاهنشه ایران....................................
درودم بر تو ای کورش
تو ای دادار هر چه داد
تو ای کوبندۀ بیداد
تو ای فریاد آبادی
تو ای آغاز آزادی
تو ای خورشید بی‌پایان
الا شاهنشه ایران................................
درود قوم موسی راز قلب کشور داوود پذیرا باش
شهنشاها........:
گر چه فرزندان ایران حرمت و یاد تو را گم کرده‌اند اینک
گرچه در جای عزیز مهر یزدان
کیش بیگانه به منزل کرده‌اند اینک
گر چه نیک گفتار و نیک پندار و نیک کردار یزدان را
فراموش کرده‌اند اینک
بدان کورش شه ایران که قوم و ملت موسی
سر تعظیم به در گاهت فرومی‌آورد امروز
به پاس نام آزادی که بر نامت نگین گشته
به یاد مهر انسانی که در جانت اجین گشته
به پاس دولت بخشنده وجدان
به پاس مهر شاهنشاهی ایران
شهنشاها..
جلال و حرمت روح و روانت رابه قلب و دیدۀ قوم یهود
آکنده خواهیم کرد

یکشنبه، اسفند ۲۸، ۱۳۸۴

عيد همگي مبارك

نوروز باستاني را به همه هموطنان وايران دوستان تبريك ميگويم. سال خوب وخوشي را براي عزيزان آرزومندم. يكي از ترانه هائي كه با آغاز نوروز هرسال به سمع ميرسيد ترانه جشن گلها با صداي گرم خانم مرضيه بود
جهان زيبا شد بلبل چمن آراشد
درايران جشن گلها زنو بر پاشد
نوروز آمد نوروز آمد هم خنده وي هم نغمه ني گويدكه چه پيروز آمد.....
جامعه ايرانيان مقيم اسرائيل عيد نوروز را با مراسم خاصي جشن ميگيرد. در اين مراسم شركت خواهم داشت ودر باره آن برايتان خواهم نوشت
.

سه‌شنبه، اسفند ۲۳، ۱۳۸۴

چهارشنبه سوري

خواستم عيد نوروز را به شما تبريك بگم اما گفتم مگه ميشه از روي چهارشنبه سوري "پريد". پس اميدوارم كه چهارشنبه سوري خوشي داشته باشيد وهرجا كه هستيد اين مراسم كهن ملي را كه مثل جرقه ايست براي آغاز شادي ونشاط بهار , فراموش نكنيد. اما بگذاريد شما را در گفتگوئي كه ديروز در اينباره با يكي از دوستان داشتم شريك كنم.
در اداره اي كه من كار ميكنم چند تن از همكاران از عربهاي ساكن اسرائيل هستند كه 6 نفر از آنها د قسمتي كه من هستم كار ميكنند. روابط بسيار خوبي بين آنها با بقيه وجود دارد داراي عقايد بسيار جالبي هستند در ضمن براي يك پروژه كوتاه مدت, چند تن بطور موقت استخدام شدند كه در بين آنها شخصيست از عربهاي ساكن اسرائيل كه من در اينجا اورا به اسم مستعار احمد ميخوانم. روابط ما خيلي نزديك شده ما از زندگي همديگر صحبت ميكنيم , احمد در يك منطقه بسيار زيبا در شمال اسرائيل زندگي ميكند وقرارست من همراه با خانواده ام در يك تعطيلي به منزل او برويم. از زندگي اش راضيست فرزندان او در يك مدرسه معتبر كه فاصله زيادي با خانه اش دارد تحصيل ميكند وهمسرش هم آموزگار است. من از زندگي خودم در ايران واز دوستاني كه با عده اي از آنها تا به امروز در تماس هستم هم براي او تعريف ميكنم. خيلي در باره ايران نميداند وگهگاه كه با هم هستيم خبرها يا مقالاتي كه در اينترنت بزبان فارسي نوشته شده برايش ترجمه ميكنم وعكسهائي را كه در باره ايران است نشانش ميدهم. عكسهائي كه از مراسم زنجير زني وقمه زني است براي او غير قابل تصور بود. در اين اواخر هم راجع به عيد نوروز ومراسم چهارشنبه سوري برايش تعريف ميكردم در ضمن اين قطعه ويدئو را هم برايش ترجمه كردم. احمد بلافاصله گفت كه مراسم چهارشنبه سوري شما يك رسم خيلي جالبيست, آتش روشن كردن ورقص و پايكوبي وقاشق زني باعث نشاط روح انسانست واگر بقول اين آقا كه در اين ويدئو اظهار ميكند كه بايد كارهاي پدرانمان را سنجيد وآنچه عاقلانه نيست را پيروي نكرد, بايد به مراسم سينه زني ,زنجير زني وقمه زني نگاه كرد وتصميم گرفت
.

جمعه، اسفند ۱۹، ۱۳۸۴

يك مقاله جالب

آهو را خواندم و لينكي را كه از مقاله نيما راشدان در خبرنامه گويا گذاشته بنظرم جالب آمد.
در دنباله اين مقاله كه از دريچه جالبي بيان شده, دونكته اضافه ميكنم
يكي اينكه صلحي كه بين اسرائيل با برخي از كشورهاي خاورميانه برپاشده است صلحي سرد است, اما همين صلح ثمرات كمي اما مفيدي ذر زمينه هاي مختلف براي آن كشورها داشته است مثلا در زمينه كشاورزي, كه اين كشورها توانسته اند از تحقيقات چندين ساله اسرائيل استفادده كرده وتا حدي پيشرفت حاصل كنند.
دوم اينكه اگر روزي رسد كه تمامي كشورهاي خاورميانه بتوانند پيماني مانند كشورهاي اروپائي بين خود ببندند, خاورميانه بهشت خواهد شد.

شعر وادبيات وايرانيان اسرائيل

در دانشكده خاورميانه شناسي دانشگاه تل آويو مركزي هست براي پژوهش تاريخ وادبيات ايران. ديشب درجشني كه در تالار اين مركز براي معرفي يك كتاب كه تازه بچاپ رسيده برگزار شد حضور داشتم . اين كتاب برگزيده اي است از اشعار فارسي كه توسط آقاي رحمت اله )ایشان دراسرائیل اریه نامیده میشوند) موسائي جمع آوري شده است و صدف نام دارد. ايشان درطي چهل سال اشعار متنوعي زيبائي را از شاعران مختلف ايراني هم از شاعران سرشناس وهم از شاعران ديگري كه آثار بسيار زيبا دارند كه شنيده يا خوانده اند, در اوراق جداگانه ياداشت كرده وجمع آوري كرده اند. در زمان مهاجرتشان از ايران كه بعد از انقلاب صورتگرفته است, باوجود اينكه در فرودگاه ايران از خروج كتابها ونوشته ها جلوگيري ميشده, ايشان بازحمت فراوان موفق شده اند كه اين نوشته ها را همراه با كتوب ادبي ديگر از ايران خارج كنند. در طي دوسال اخير با همكاري يكي از دوستانشان اين اشعار را دسته بندي كرده وبچاپ رسانده اند, كتابي در حدود 600 صفحه . آقاي موشه كتساو رئيس جمهور ايراني الاصل اسرائيل از چاپ اين كتاب حمايت كرده وچاپ اول با 1000 جلد ببازار عرضه شده است. در اين جشن چند تن از پژوهشگران تاريخ وادبيات ايران واستادان ايراني دانشگاه هاي اسرائيل وايرانيان اهل ادب حضور داشتند وچند تن از آنان سخناني در باب شعر وادبيات فارسي بيان داشتند. يكي از سخنرانان كه عده زيادي از حضار را از نزديك ميشناخت, نكته جالبي را بيان كرد وآن اينكه در اين جمع افرادي حضور داشتند كه در دوران مختلف از 50 سال قبل تا اين اواخر ودر سنين مختلف از 2 سالگي ببالا به اسرائيل مهاجرت كرده اند وبا اينحال موضوع مشتركي كه همگي به آن علاقه مند هستند ادبيات وشعر فارسيت. چند نكته جالب كه توسط سخنرانان بيان شدرا بري شما ميآورم. دربين مردم دنيا, فارسي زبانان از همه بيشتر علاقه به شعر دارند واين امر در دوران مختلف در تاريخ بچشم ميخورد. درگذشته هاي دور كه نوشت افزار كم بوده, مردم براي يادگيري, به حفظ سپردن وانتقال هر موضوع آنرا بصورت شعر درميآوردند. مجموعه هايي مانند كتاب صدف راميتوان بياض, جنگ, سفينه, كشكول يا برگزيده ناميد. در خاتمه برنامه مسرور شاعر ايراني كه در اسرائيل زندگي ميكند چند قطعه شعر خواند از جمله شعر زيبائي را كه در وصف كتاب صدف سروده بود كه بسيار جالب بود ومن بعدا آنرا خواهم گذاشت.

پنجشنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۸۴

روابط مهاجرين با يكديگر

از طرفي بخاطر اين موضوع كه درابتداي تشكيل كشور اسرائيل روابط مردم با يكديگر مانند رابطه بين اعضاي يك خانواده بود واين اطمينان وجود داشت كه مردم حقوق ديگران را محترم ميشمارند ازطرف ديگر چون همواره اين كشور با جنگ وجنگهاي فرسايشي روبرو بوده و بيشتر منابع صرف دفاع مي شده وميشود, از اينرو همواره احتياج به طرح قوانين جديد يا تصحيح قوانين موجود است.علاوه بر آن بخاطر همين موضوع كه اكثريت بودجه كشور صرف ارتش براي دفاع از مرزها ميشود, بودجه بحد كافي براي جلوگيري از قانون شكنان داخل اختصاص داده نميشود . براي نمونه ميتوان طرز رانندگي را در مقايسه باكشورهاي اروپائي ذكر كرد كه با كمبود پليسهاي راهنمائي ورانندگي در جاده ها در اسرائيل راننده ها بخود اجازه مي دهند كه قوانين رانندگي را زير پا بگذارند.

يك نكته بارز كه در كشورهاي اروپائي وبخصوص امريكائي جلب توجه ميكند آنست كه مهاجرين از كشورهاي مختلف بيشتر با اشخاصي كه از همان كشور مهاجرت كرده اند روابط برقرار ميكنند.روابط بين خانواده ها, فرزندان و حتي همسايه ها هم بر همين اساس است وازدواج ها هم اكثرا در بين همان گروه انجام ميگيرد. در اسرائيل اين موضوع فرق ميكند روابط بين مردم فقط برپايه واساس اين نيست كه از يك كشور مهاجرت كرده اند بلكه براحتي ميتوان با اشخاصي كه موضوعات مشتركي داريد دوست شويد مثل همسايه ها همكاران اداري, والدين اطفالي كه با فرزندان شما همكلاس هستند ويا هركس ديگر بدون در نظر گرفتن اينكه از چه كشوري آمده اند.همانطور ازدواجها حتي نزد جوانهائي كه در سن بالا مهاجرت كرده اند تنها بين مهاجرين از همان كشور صورت نميگيرد بلكه ازدواجهاي مختلط فراوانست.

در عين حال مهاجرها آداب ورسومي را كه از كشور خود آورده اند حفظ ميكنند. حتي آداب ورسومي كه ممكن است در كشوري كه از آنجا مهاجرت كرده اند كمتر متداول باشد. مثلا در بين ايراني ها مراسم حنا بندان هنوز نزد برخي يكي از مراسم ازدواج است. اين رسم نزد مهاجراني كه از مراكش آمده اند بطور مفصل تري اجرا ميشود. چندي پيش دختر يكي از دوستان كه اصل ونصب اروپائي دارد با جواني كه دو نصل پيشش از مراكش هستند ازدواج كرد. چند روز قبل از شب عروسي كه خود يك جشن زيبا ومناسب امروز ه بود, چشن حنا بنداني گرفتند كه بسيار جالب وديدني بود. تمامي فاميل لباس هاي سنتي زيبا به تن كرده بودند و همراه با آهنگ ها ورقص هاي عربي مراسم انجام شد.

عيد نوروز عيديست كه هر ايراني در هر نقطه دنيا آنرا بياد دارد هماطور نزد ايرانيان مقيم اسرائيل. گرچه آن حال وهوائي كه در ايران از چند روز قبل از عيد وجود داشت در جاي ديگري نميتوان ديد, اما تا جائي كه امكانش هست مثلا تبريك گفتن به يكديگر وبه دوستان وفاميل هائي كه در كشورهاي ديگر اقامت دارند يك رسم رايج است.

نزد كساني كه در سنين بالا مهاجرت كرده اند طبيعطا قسمي از خلق وخوي خود را هم حفظ كرده اند . مثلا تعارف ايراني, مهماننوازي وچند خلق وخوي ديگر هنوز نزد گروهي از ايرانيان باقيست كه البته قسمي از آنها با خلق وخوي هاي اسرائيلي ها تضاد دارد. شخصا شديدا چندي از آنها مانند تعارفات وصحبت درلفافه برايم قابل انتقاد است ونوع دوستي وكمك بديگران كه از آداب ايرانيان است برايم قابل تقدير است. در اينباره در پست هاي بعدي هم صحبت خواهم كرد.

*************
امير عزيز
كنسرت مونيكا جليلي را برايم فرستاده بود. براي اولين بار كه او را شنيدم در جايم ميخكوب شدم, يك صداي زيبا با اجراي عالي وبا لهجه شيرين. اگر تا بهل نديديد ببينيد ولذت ببريد.

در باره اين خواننده ونوازندگاني كه اورا همراهي ميكنند ميتوانيد سايتهاي زير را ببينيد.
سايت نورساز
سايت مونيكا جليلي