شنبه، بهمن ۰۸، ۱۳۸۴

کافه گینزبورگ

قرار بود بروم به خانه‌ی فرهاد. ولی بخاطر قراری که ساعت حدود ده امشب پیش آمد نشد. برای همین به کافه‌ی محبوب من (تنها کافه‌ای که این دور و ور می‌شناسم که اینترنت مجانی بی‌سیم هم دارد) آمدیم و شروع کردیم به حرف زدن. بعد از چند دقیقه دیدم که چرا ضبط پادکست را شروع نکنم. برای همین حتی الان که دارم این را می نویسم همه چیز دارد ضبط می‌شود. از حدود یک ساعت و نیم پیش.این وبلاگ در واقع مهم‌ترین جلوه‌ی چیزی است که من بخاطرش یه اسراییل آمدم.

آقای مرادیان (که اصرار دارد به او بگویم فرهاد) اولین ایرانی ساکن اسراییل است که به فارسی قرار است وبلاگ بنویسد. من ماموریتم را انجام دادم. حالا دیگر بر عهده‌ی اوست که دیگر ایرانی‌های فارسی‌دوست را به اعتیاد به وبلاگ بشکاند. به امید روزی که فرهاد و خانواده‌اش بتوانند خانه‌‌ای را که در اراک در آن بزرگ شده بود، ببینند.

حسین درخشان، تل آویو، محله‌ی روتشیلد

۱۷ نظر:

ناشناس گفت...

سلام آقای فرهاد خان. چطوری بابا؟

ناشناس گفت...

خیلی خوشحالم که شروع کردید به وبلاگ نوشتن. ما را با زندگی در اسراییل آشنا کنید.

ناشناس گفت...

Bravo!But first of all say why you named this blog "Gainsbourg"?As you know it is the name of a famouse french singer.

ناشناس گفت...

Thats great, We are waiting for your posts, good lock.

ناشناس گفت...

Farhad... Welcome to the cybre world. We are eagerly looking forward to your weblog posts. Cheers... Mahdi

ناشناس گفت...

Sallam Hamvatan

Amir

ناشناس گفت...

mr. farhad, do not take this idiot serious. he is a psycho and working for the regime of the Mullahs. He is a joke in the Iranian community. Check the comments on his blog

ناشناس گفت...

سلام آقای فرهاد خان

ناشناس گفت...

i visit via Metafilter blog, usa. i wish i could read your blog in english-is this possible for you to also write in english? thank you for taking the time to read and consider this request.

i really am interested in your thoughts. best wishes, peace.

ناشناس گفت...

پس فرهاد خان شما دوگوله (آبگوشت بزبان اراكي) خور و اراكي هستين. مرحوم دكتر مراديان حتما فاميل شما بودند. خدا رحمتش كند. زمان جنگ كه همه از اراك فرار كرده بوده اند تنها دكتري بود كه بداد مردم و زخميهاي جنگ ميرسيد. هيچ وقت اراك را ترك نكرد و به مردم و مجروحان جنگ خدمت بزرگي كرد. وقتي سال هفتادوهفت ناگهاني درگذشت اراك براي مراسمش تعطيل شده بود. حتي امام جمعه هم آمده بود. مردم اراك هيچ وقت خوبيهاي وي را فراموش نميكنند.

ناشناس گفت...

I am very glad to read you weblog. I am Alireza from Chicago and I would like to learn more.

ناشناس گفت...

hi
i am very happy about you...i am an irany and i like to know more about israil....please countinue you blog

A گفت...

سلام خوش اومدی. از زندگی روزمره و دغدغه ها و روابطتون با آدمهای اطرافتون بنویسید خودش کتابی خواهد شد

ناشناس گفت...

سلام
حسین طرح خوبی داده باید ادامه بدهی
تابستانی باچند اسرائیلی در ترکیه اشنا شدم ولی حیف که نمیشد زیادقاطی بشیم من از اینکه هرروز باید فلسطین واسرائیل را از رادیو و تلویزیون ایران بشنوم حالم بهم میخورد از اینکه زن وبچه اسرائیلی و فلسطینی بابمب گذاری تیکه تیکه شوند ناراحتم کاری از دستم برنمیاد امسال شما وحسین میتوانند این شب ظلمانی را کمی نور ببخشندو مردم را اگاه کنند حق یارتان باد
کسی که از صمیم قلب موسی (ع)رادوست دارد

ناشناس گفت...

فرهاد جان بهت تبريک ميگم مستدام باشی! يه کم از جو جامعه اسراييل بنويس که خيلی لازم داريم.همونجور که ميدونی تمام ترسهای آدمی از ناشناخته هاس،حالا تو يه جورايی بايد نقش کاتاليزور بين جامعه ايران واسراييل رو ايفا کنی...

ناشناس گفت...

سلام فرهاد
از اينکه
يک هموطن که در اسرائيل زندگي ميکند و هنوز خود را يک ايراني هم حس ميکند خوشم امد. اميدوارم که بداني که اکثر ايرانيان فاشيست نيستند و از موقئيت کنوني خجالت ميکشند

ناشناس گفت...

امیدوارم روزی برسد که همه ایرانیان در هر جای دنیا به ایرانی خود افتخار کنند. دنیای امروز بر وفق مراد ایرانیان نیست و اگر بگویی ایرانی هستم به چشم یک تروریست و مظنون به شما نگاه میکنند. من همیشه با این موضوع درگیر هستم. برای گرفتن چند عکس از مکان پروژه کلاسی ام توسط اف. بی. آی آمریکا مورد بازخواست قرار گرفتم. کشوری که دم از آزادی میزند.

قربان همه ایرانیان ملی دوست و به امید فردای پرافتخار آمیز