شنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۴

ايرانيها ومهاجرت به اسرائيل

موضوع مهاجرت بطور كلي را در اينجا مطالعه كنيد.
---------------------------------------------------------------------------------------


در ده اول تشکیل دولت اسرائیل اکثریت ساکنین درساختن راه ها, جاده ها وساختمانها مشغول بودند, گروهی دیگر در کیبوتص ها به کشاورزی ودامداری مشغول بودند. در آن زمان اکثر خانواده ها در چادر یا خانه هایی که از حلبی ساخته شده بود زندگی میکردند. در آن زمان در کشورهای مختلف یهودیان تحط آزار واذیت بودند , بخاطر نژادپرستی ( در آلمان ودیگر کشورهای اروپایی), بخاطر افکار افراطی مردم مذهبی آن کشور ها بر ضد بهودیت و در کشورهایی دیگر مانند عراق که یهودیان در ثروت پیشرفت کرده بودندو هم از نظر علم وهنر مقام های بالایی داشتند باعث شد که رقیبان با همان طرز فکر هایی که امروزه هم ناظر آنها هستیم, دیگران را تحریک کنند وباعث کشتن آنها وتاراج اموالشان گردند. عده ای که جان سالم بدر بردند با دست تهی به اسراییل مهاجرت کردند.
در آنزمان اكثر مطلق دولتداران ودست اندر كاران درسازمانهاي دولتي را مهاجرين كشورهاي اروپائي تشكيل ميدادند. رفتار آداب وطرز فكر آنها كه همه كارها را از روي نظم وترتيب خاص اروپائي انجام ميدادند, با رفتار آداب وطرز فكر مهاجرين ديگر كه از كشورهاي شرقي آمده بودند تضاد زياد داشت. از طرفي هم همانطور كه ذكر شد, اغلب مهاجرين شرقي علاوه بر فقر دراراي تحصيلات هم نبودند وازجائي كه كشور درحال ساختن بود اغلب آنها به كارگري پرداختند. زندگي درده هاي اول استقلال بسختي ميگذشت اما همبستگي بين مردم زياد بود ومردم اطمينان خاصي به يكديگر داشتند. حتي بعد از اينكه به تدريج ساتمان سازي ميشد وخانواده ها كم كم ازچادرنشيني به آپارتمانهائي به وسعتهاي كم مثل 50 متر براي خانواده هاي 6 يا 10 نفره انتقال داده شدند, هنوز اطمينان به يكديگر بين مردم بود. تا جائي كه حتي موقع خروج از خانه درها را قفل نميكردند.
تا اينكه يك روز به بن گوريون نخست وزير اول اسرائيل گزارش از چند سرقت دادند. برخلاف انتظار, او لبخندي زد وگفت "تبريك ميگويم , تابحال ما يك خانواده بوديم واكنون يك جامعه شديم."
فقرو بيسوادي مهاجران شرقي و تفاوت بين رفتار, آداب وطرز فكرشان با غربيهادرآن زمان ازيكطرف وتمايل آنها براي ادامه زندگي گروهي همراه ديگر مهاجرين ازكشور خودشان باعث شد كه آنها را در ورودشان به مناطق دوردست بصورت گروهي اسكان دهند. اين موضوع تا به امروز مورد انتقاد است وبعضي از اين شهركها هنوز پيشرفت قابل ملاحظه اي نسبت به ساير مناطق نكرده اندكه البته اين يك بحث جداگانه است كه آيا دليل اين كمبود بي اعتناعي دولت است ياخود اين شهروندان مقصرند.
مهاجرت براي هر كس در هر شرايط وحتي به كشوري مرفه تر سخت ودشوار است اما براي نسل بعدي كه در ان كشور دوم بزرگ ميشوند سهل وآسانتر است. از اين نظر نسل دومي كه در اين شرايط بزرگ شده انداغلب با وجود كمبودها در كودكي, به تحصيل ادامه داده اند اما در بين آنها كم نيستند آنهائي كه از تعليم وتربيت خوبي برخوردار نشده اند.
اين مطلب را بدون هيچ تعصب به ايراني بودن ميگويم كه اغلب فرزندان ايراني هائي كه با اين شرايط در ده هاي اول به اسرائيل مهاجرت كرده اند, داراي آينده خوبي شده اند و براه كج منحرف نشده اند. در بين خانواده هاي ايراني كه آنزمان مهاجرت كرده اند فراوانند خانواده هائي كه پدر ومادر كه داراي فرزندان زياد هم بودند كارگري كرده اند اما تمام فرزندانشان تحصيل كرده ودر اجنماع موفق هستند.
درسالهاي 1960 واوايل 1970 به علت پيشرفت اقتصاد ايران, تعدادي از خانواده هائي كه به اسرائيل مهاجرت كرده بودند راه بازگشت را به ايران پيش گرفتند.
در اواخر دهه 1970 همزمان با شورش هادر ايران ودراوايل دهه 1980 بعد از انقلاب, مانند ساير ايرانيان كه به كشورهاي ديگر مهاجرت كردند, عده اي از يهوديان هم از ايران به كشورهاي ديگر مهاجرت كردند. از ميان اينها عده اي هم به اسرائيل مهاجرت كردند كه تعدادي از آنها بعد از چندي به علت هاي مختلف اسرائيل را ترك كرده ودر كشورهاي ديگر اقامت گزيدند.

۴ نظر:

کامران گفت...

سلام فرهاد جان
مطلب جالبی بود.
همسایه تو

ناشناس گفت...

very informative weblog!

ناشناس گفت...

علت مهاجرت بهوديان ايراني‌ از ايران به اسرائيل قابل درک است. کم و بيش مي‌توان ايده‌اي از آن در ذهن داشت. اما در مورد علت مهاجرت از اسرائيل کمتر خوانده‌ام و شنيده‌ام. منظور خط آخر مطلب شماست. بي اطلاع نيستم البته، شما هم اشاراتي داشتيد اما حالا که مي‌نويسيد در اين مورد اگر مفصل تر بنويسيد ممنون مي‌شوم. همينطور روابط متقابل گروه‌هاي مختلف اجتماعي که وجه تمايزشان، ريشه و اوريژين متفاوتشان است. براي امثال بنده که به دلايل مختلف کم اطلاع مانده‌ايم غنيمت است که از نظرات اشخاصي چون شما و کامران که از نزديک موضوع را لمس مي‌کنيد مطلع شويم.

ناشناس گفت...

آقا اومديم يه سلامی عرض کنيم و بگيم اگرچه هميشه برات کامنت نمی‌نويسم، اما نوشته‌هات رو مرتب می‌خونم. ياعلی